اگر هدف از عیب گویی اصلاح شخص باشد باید به شیوه هایی باشد که ایجاد انگیزه برای اصلاح نماید در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می شود.

1- لازم است نقاط قوّت قبل از نقاط ضعف گفته شود.

2- لازم است تذکر عیوب به طور خصوصی باشد نه در حضور دیگران.
امام علی علیه السلام در این خصوص فرمودند:
«نُصْحُک بَینَ الْمَلَا تَقْریعٌ؛[1]
«نصیحت گویی در ملأ عام، سرکوب کردن شخصیت کسی است که اندرزش می دهی».
 
نصیحت در نهانی بهتر آید
گره از جان و بند از دل گشاید
                                                                          
3- برای آن که عیب گویی به حبّ ذات اشخاص آسیب نرساند و آنان را به لجاجت وادار نکند بایدطوری عیوب دیگران را گوشزد کنیم که هدف اصلی انتقاد ما، آن عیوب و اعمال ناروا باشد نه خود شخص. گاهی مناسب است عیب گویی غیر مستقیم باشد. مثلًا بجای این که بگوییم تو بخیل هستی، با بخشش بفهمانیم که بخل بد است. یا بجای این که بگوییم تو کینه توز هستی، ما کینه به دل نگیریم و محبّتمان را بیشتر کنیم. و برای این که بهتر با شیوه های عیب گویی آشنا شویم نکته هایی را تحت عنوان:
«مؤمن و آیینه» مطرح می نماییم.
پیامبر صلی الله علیه و آله در حدیثی فرمودند:
«الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِن؛[2]
مؤمن آیینه مؤمن است».
 
مؤمنان آیینه همدیگرند
این خبر می از پیغمبر آورند
(مولوی)
 
در این مورد امام علی علیه السلام به کمیل فرمودند:
مؤمن آیینه مؤمن است. چه آن که با دقّت در آن می نگرد و نیازهای باطنی و نقایص معنوی خویش را به وسیله آن برطرف می کند وبه حال درونی خودجمال و زیبایی می بخشد.[3]

از این تشبیه چند نکته استفاده می شود.
1- آیینه عیب رانشان می دهد، باید مؤمن نیز عیب نمای مؤمن باشد.
 
بود آینه دوست را مرد دوست
نماید بدو هر چه زشت و نکوست
                                                                          
2- آیینه عیب را روبه رو می گوید؛ مؤمن نیزعیب مؤمن را روبه رو گوید.

3- آیینه عیوب را آن چنان که هست نشان می دهد مؤمن نیز باید عیوب را به اندازه ای که هست بگوید. نه عیب را بزرگ کند و نه کوچک.

4- آیینه زشتی و زیبایی را در کنار هم و با هم نشان می دهد، مؤمن نیز باید خوبی ها و بدی ها را با هم ببیند.

5- آیینه، عیب را با صداقت وبدون غرض می گوید. مؤمن نیز باید با صداقت و بدون غرض عیب ها را بگوید نه به قصد انتقام و خرد کردن شخصیت دیگران.

6- آیینه عیب را به خود شخص می گوید نه به دیگران. مؤمن نیز باید عیب را به خود شخص بگوید نه به دیگران.

7- آیینه در هیچ شرایطی از نشان دادن عیوب انسان کوتاهی نمی کند، حتی اگر شکسته شود. مؤمن نیز از گفتن عیوب دیگران پروا ندارد.

8- آیینه عیب پنهان را نمی گوید، مؤمن نیز نباید آنچه را که ندیده بگوید. و به قول نظامی «آیینه سان هر چه ندیدی مگوی».

9- آیینه اگر بخواهد عیوب انسان را بگوید باید خودش پاک باشد، مؤمن نیز باید قبل از این که عیب دیگران را بگوید خود را حداقل از آن عیب پاک نماید. و به قول مولوی:
 
چون که مؤمن آیینه مؤمن بود
روی او زآلودگی ایمن بود
                                                                          
10- آیینه بدون این که حرفی بزند عیب را نشان می دهد، مؤمن نیز باید با عمل خوب خود، عیب نمای دگران باشد.
 
از گفتن عیب دگران بسته زبان باش
با خوبی خود عیب نمای دگران باش
                                                                          
11- همان طوری که خود انسان به طرف آیینه می رود تا عیب ظاهری خود را ببیند، مؤمن نیز از دوستان و برادران دینی خود می خواهد که عیوبش را تذکر دهند.

12- همان گونه که از عیب گویی های آیینه، کسی ناراحت نمی شود و فوراً به رفع عیوب خود می پردازد، مؤمن نیز از انتقاد صحیح دوستانش ناراحت نمی شود و در مقام اصلاح بر می آید.

13- آیینه بعد از نشان دادن عیوب فوراً همه عیب ها را فراموش می کند، مؤمن نیز بعد از تذکر دادن عیوب مؤمن، باید عیب های او را فراموش کند.

14- آیینه هنگامی که عیوب را می گوید آن قدر با حسن نیت همراه است که انسان را به عیب خود متوجه می سازد و به اصطلاح کاری می کند که شخص، عیب خود را درک کند. باید مؤمن نیز آن چنان با حسن نیت و آگاهی دادن عیوب دیگران را بگوید که خود او به عیب و اشتباهش پی ببرد.

15- معمولًا کسانی که می خواهند از آیینه استفاده کنند در خلوت به آیینه می نگرند، مؤمن نیز عیوب دیگران را در جای مناسب و پنهانی می گوید.

16- آیینه مراعات پُست و مقام و فقر غنی را نمی کند و عیوب را نشان می دهد، مؤمن نیز بدون ملاحظه ی پست و مقام، عیوب مؤمن را می گوید.

17- آیینه در کارش مِنّتی بر دیگران ندارد، مؤمن هم در راهنمایی و عیب گویی مؤمنان منّتی ندارد.

18- آیینه از هم نشینی با دیگران ناراحت نمی شود و سعی می کند که عیوب آنها را نشان دهد، مؤمن نیز از همنشینی با کسانی که عیب دارند ناراحت نمی شود و تلاش می کند تا بتواند عیوب مؤمن را اصلاح نماید.


پی نوشت ها:
[1] غررالحکم، حدیث 4566.
[2] بحار الانوار ج 74، ص 720
[3] «یا کُمِیل! الْمُؤمِنُ مِرآةُ الْمُؤمِن لِانَّهُ یَتَأَمَّله فَیَسُدَّ فَاقَتَهُ وَ یَجْمل حالَتهُ».
تحف العقول، ص 173، شرح‏مکارم الاخلاق، فلسفى، ج 1، ص 300، دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

منبع: حوزه نت